اقدامات جریانهای غیر انقلابی برای حوزه
به نظر میرسد کسانی هستند که با امام خمینی (ره) و انقلابی که با رهبری و مجاهدتهای ایشان حاصل شده، و برای تحقق آن، این همه خونها ریخته شده و زحمات طاقت فرسا کشیده شده و هشت سال دفاع مقدس در حراست از آن صورت گرفته تا امروز به درخشش در ابعاد مختلف برسیم، مخالفاند و مقابله میکنند. البته بعضیها هم بیتفاوت هستند. بعضی فقط گله میکنند که اینها قابل توجیه است. ولی بعضی در مقام مقابله با این افکار و برنامهها وایدهها و رفتارها هستند به نظر میرسد این کسانی که این چنین هستند چند ویژگی دارند که قطعاً باید مواظب بود و اینها را مدنظر قرار داد. کسانی که حوزه غیرانقلابی میخواهند، چندین و چند ضرر بر اقداماتشان مترتب است که در ذیل و به اختصار به آن اشاره میشود:
تمرکز برجمود و ارتجاع فکری
مقابله با جهشهای فکری و فرهنگی پویا که متضمن حرکت جامعه به سوی رشد سیاسی و اجتماعی است. این افراد عقیده دارند روزنامه نخوانید یا تلویزیون نگاه نکنید. فقط درس بخوانید، به چیزی هم کاری نداشته باشید. تفکر در مسائل مختلف نکنید. فقط مسائل فردی فقه و دین و فتوی دادن و در همین حد باش. در مورد تحول جامعه و مسائل دنیا و اتفاقات پیرامون فکر نکن، اسلام همان راهی است که گذشتگان رفتهاند دیگر حرفی نیست.
توسعه فردگرایی و نگاه حداقلی به دین
منحصر کردن حوزه به آموزشهای احکامی و عبادی فردگرایانه. این افراد بر این عقیدهاند که ما بیش از این وظیفهای نداریم و مابقی مازاد است و حوزه را نابود میکند. امام(ره) وقتی نهضت انقلاب اسلامی را آغاز کرده بود، یک آقایی بود رفت نجف بیت آیتالله حکیم(ره) که اطرافیان بیت آقای حکیم به ایشان اینگونه گفتند که آقای خمینی تا قم بود حوزه قم را نابود کرد و حالا میخواهد حوزه نجف را نابود کند و مغز او را چنان شستوشو داده بودند که میگفت اینها اصلاً اسلام نیست. الان هم عدهای ممکن است بگویند همین احکام تعبدی، شخصی، فردگرایانه کافی است. این تفکر و روش خیلی خطرناک است.
ضد ارزش شمردن اقدام سیاسی – اجتماعی
دوری و اجتناب از فعالیتهای سیاسی و برنامههای جهان شمول بامحوریت نفی ظلم و استکبار. میگویند طلبه اگر فعالیت سیاسی کند، فاسد میشود. اگر طلبهای سیاسی شود، فاسق میشود. در حالی که ائمه ما ساسه العباد بودند. در احادیث آمده است که سیاستهای اجتماع باید دست آنها باشد آنها برنامه ریز و مجریان کارها و تعلیمات الهی باید باشند. میگویند به ظلم و ستم چه کاری دارید؟ اصلاً چه کسی از شما خواست که دخالت کنید؟ سر در لاک خود کنید تا پیش مردم آبرو و عزت بیشتری داشته باشید. زحمتتان هم کمتر میشود.
نقد و نفی مکتب امام و انقلاب
بی اعتنایی به آرمانها و افکار بزرگ پرچمدار انقلاب. باکنایه، با اشاره، در لفافه به گونههای مختلف، امام و آرمانها و مکتب ایشان را نفی میکنند که امام حرفایی داشته برای خود، چیزهایی به ذهن او رسیده چند سالی هم کارهایی کرده ولی همه با این افکار و آرمانها و برنامهها موافق نیستند. این افکار اصلاً به اسلام کاری ندارد بلکه اینها خطر بزرگی برای دین محسوب میشوند.
سیطره بر مراکز تصمیمگیری حوزه
حرکت به سمت گرفتن نبض مراکز تصمیمگیری و مدیریتهای حوزوی جهت استحاله حرکت انقلاب یکی دیگر از برنامهها و اقدامات جریان سکولار در حوزه است. خیلی خطرناک است که کسانی در آینده حوزه سر کار آیند که مخالف و معاند صریح امام باشند. حالا چه بسا امروز ابراز نکنند و مافی الضمیر خود را بیان نکنند. ولی با به عهده گرفتن مسئولیتها، افکار عموم را بخواهند متوجه جایی کنند که کلاً فراموش کنیم انقلابی بوده و چه تحولاتی رخ داده است وکجا بودیم و سرانجامش چه شد و دائماً نقطه ضعفهای انقلاب را فقط ببینند و به رخ دیگران بکشند.
استدلال هم میکنند که روحانیون قبلا بیشتر احترام داشتند، از طرفی دنیا الان با ما مخالف است، جنگ کشورها مثل یمن چه ربطی به ما دارد؟ چرا در امور کشورها دخالت میکنیم؟ چرا ما در سایر کشورها پایگاه، مدرسه، حوزه علمیه میزنیم؟ و از این دست حرفها و شبهه پراکنیها که این خطر بزرگی است و یقیناً کسانی که وارد این حوزهها میشوند و خواهند شد صریح صحبت نمیکنند ولی لازم است عدهای باشند متخصص، موشکاف و ظریف که از کوچکترین حرفها کل مقصود را متوجه شوند و بدانند کجا را میخواهد مورد اصابت قرار دهد. این قبیل افراد قطعا مصدر امور حوزوی نباید قرار بگیرند.
منبع: هفتهنامه چراغ، ضمیمه روزنامه قدس
نظر شما